در ساحه اردوگاه یک تعداد دروازه ها به سوی تپه های کوهستان باز میشدند. دروازه های دیگر بسوی تپه های سیاه سنگ و بالاحصار باز میگردیدند و در یک بی ترتیبی شاعرانه بارک های افراد و خانه های را جابجا گردیده بودند. اگرچه بسیاری از آنها در شهر خانه داشتند. سايت همسريابي اغاز نو ورود به موقعیت داشت. همسر سایت همسریابی اغاز که از هندوستان تازه وارد شده بود آنرا با دقت خاصی تزئین کرده بود. انتقال قطعات نظامی از محل موقتی شان به اردوگاه، با دبدبه و جلال خاصی صورت گرفت.
سايت همسريابي آغاز نو میخواست باردیگر ازین رویداد مساعد استفاده نموده برای باشندگان مظاهر قدرت سایت همسریابی اغاز را نشان دهد. قبل از اجرای انتقال، جارچی ها در کوچه ها و میدان ها جار زدند. روز نقل مکان با شکوه و با آتش شادیانه توپ ها آغاز گردید و در تمام مسیر حرکت قوت ها علامات واشارات گذاشته شده بود. جزوتام ها با مارش نمایشی حرکت میکردند. ارکستر غندها می نواختند. اما آنطوری که سایت همسریابی اغاز نوین فکر میکرد، تماشاچی موجود نبود. یگان نفر که پیدا میشد آنهم کوشش میکرد که خودرا در اولین کوچه بزند یا اینکه حین راه رفتن مستقیم ا به جلو نگاه میکرد و چنین وانمود میکرد که گویا در اطرافش اصلا چیزی واقع نشده است. سایت همسریابی اغاز تو مجبور شد اعتراف کند نمایشنامه را که با دقت آماده کرده بود، مانند سال قبل هیچگونه تاثیری بجا نگذاشت.
او در صدد احضار سایت همسریابی آغاز نو بود
صبح روز بعد او در صدد احضار سایت همسریابی آغاز نو بود. اما نامبرده خودش حاضر شد. سایت همسریابی آغاز نو بلند قد، دارای شانه های پهن و آفتاب سوخته به آهستگی از اسپ پایین شده و با اطمینان بسوی مقر حرکت کرد، مثلیکه متیقن باشد در انتظار او میباشند. پس از مطالعه دقیق کرکتر رئیس خود، سایت همسریابی اغازی نو معتقد بود که وی میخواهد فوری وضعیت را بررسی کند و برعلاوه حاکم، آنطور که در پایتخت سایت همسریابی اغازی نو را باین نام یاد میکردند، برای چشم سبز خبرهای بدی داشت و با بدخواهی فکر کرد چطور آن را به سایت همسریابی آغاز نو انتقال دهد.
سايت همسريابي اغاز نو با سردی به تازه وارد گفت: - بنشینید دگرمن. سايت همسريابي اغاز نو با خود لبخند زده و متوجه این نکته گردید که معمولا سایت همسریابی اغاز وقتی با مهمانان میدید با دست خود قوس بزرگی را ترسیم مینمود و بعد آنرا برای مصافحه دراز میکرد. این چنین عمل نکردن، علامه آشکار وضع بد روحی سايت همسريابي اغاز نو ورود به بود. سایت همسریابی اغاز همیشه وقتی معاون خود را در دستار سفید مشاهده مینمود، گره بر ابروان افگنده، خطاب به سايت همسريابي اغاز نو گفت: این دلت را نزده است. - دراین لباس آدم آسوده میباشد و گرمی کمتری را احساس میکند.
درباره ”بالماسکه” باید بگویم من مجبور نیستم کسی را فریب بدهم... خوب، خوب، در شهر چه میگویند؟ - چیز خاصی نمیگویند... تنها با کتره میگویند که عساکر ما را با شوق و ذوق زیاد بدرقه کردند... اینها بد خواهانند... بلی، طبعا نمیتوان آنها را نیک نامید. سايت همسريابي اغاز نو تصمیم گرفت از پذیرایی سرد سایت همسریابی اغاز نوین انتقام بگیرد لذا افزود: اما چیزی بدتر است اینست که حتی ما کاملا از این اردوگاه شکایت دارند. میدانی آنرا به چه نامی یاد میکنند: ”حماقتی در دشت”. فقط درین مورد باهم مشاجره میکنند که بصورت دقیقتر آنرا ”حماقت” یا ”دیوانگی” بگویند.
آدرس سايت همسريابي آغاز نو تغییر کرد
آدرس سايت همسريابي آغاز نو تغییر کرد و پرخاش کنان گفت: - این اشخاص مضحک کی هستند؟ و امیدوارم شما اقدام لازم را کرده و به جنرال گذارش داده باشید. سایت همسریابی اغازی نو لبخند زده و اظهار داشت: - این شوخی ساده در تمام گارنیزیون پخش شده، بی جهت است دنبال منبع آن بگردیم. - من آنرا جستجو میکنم. - سر، اجازه بدهید یاد آوری نمایم من خودم این افتخار را داشتم که چندین بار تردید خودرا در مورد انتخاب محل اعمار ”چونی” ابراز دارم. کافی است یکبار از اورسی اتاق خویش به تپه های حاکم نظر انداخته شود.