ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل رویا
رویا
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل رها
رها
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
37 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل رویا
رویا
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل ماهور
ماهور
31 ساله از کرج
تصویر پروفایل علی
علی
31 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
38 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
35 ساله از کرج
تصویر پروفایل سامان
سامان
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
27 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل سارا
سارا
41 ساله از تهران

آدرس جدید سایت دو همدم ترکیه

آدرس جدید سایت دو همدم بخوام که مخاافت کنه. اما قوانین سایت همسریابی دوهمدم سرش رو پایین انداخته بود و فکر می کرد. می کردم که جواب مثبت نده.

آدرس جدید سایت دو همدم ترکیه - دو همدم


تصویر آدرس جدید سایت دو همدم ترکیه

بعد از بیرون رفتن سروش آدرس جدید سایت دو همدم در اتاق رو بست و به پشت اون تکیه داد. نگاهم رو به صورتش ریختم و یهو زدم زیر خنده. قوانین سایت همسریابی دوهمدم هم که تازه یاد موضوع افتاده بود با صدای بلند شروع به خندیدن کرد و در همون حال گفت: -چه خوش سلیقه ای دختر.. . خنده ام رو قورت دادم و گفتم: -کی میره این همه راه رو. اونم از کسی که میخوام سر به تنش نباشه. آدرس جدید سایت دو همدم خنده ریزی کرد و بعد در حالی که روسریش رو توی آینه درست می کرد رو به من گفت: -پاییز به نظرت فخری خانم چی کارمون داره؟

شونه باال انداختم و گفتم: -چی میدونم آدرس جدید سایت دو همدم.... -اون تا حاال با من و تو به شخصه صحبت نکرده. .. گیج و دستپاچه سر تکون دادم و در حالی که از خونه خارج می شدم گفتم: -نترس بابا خواستگاری نمیخواد بکنه. حاال بیا بریم ببینیم چی کارمون داره. .. قوانین سایت همسریابی دوهمدم با خنده پشت سرم از خونه خارج شد و گفت: -چرا که نه. چون هم پسرش یه بچه بیشتر نداره و من هم پولداره. تنازه پسرش هم که سپید پوشیده بود. ... خندیدم و گفتم: -نخیر عزیزم. فخری خانم جونش برای پری در میره. در ضمن این حرفها رو آروم بزنن اینجا دیواراش موش داره وموشاشم گوش. ..

وقتی هر سه رو به روی هم توی پذیرایی نشسته بودیم فخری خانم یکی از پاهاش رو روی پای دیگه اش انداخت و با آرامش خاص افراد عیون گفت: -بچه ها راستش ببخشید که مزاحمتون شدم. اما میدونید که مامانتون سنی ازش گذشته و باالخره نمیتونه از پس یک مهمونی بر بیاد. .. مکث کرد و من زیرلب با ناله گفتم: -وای بازم مهمونی. .. -دیروز فیروزه جون خواهرم رو میگم میشناسیدش که. .. آدرس جدید سایت دوهمدل با لبخندی گفت: -بله مادر پری خانم رو میگید دیگه. ... فخری خانم پشت چشمی نازک کرد و در حالی که خنده ای شیرین گوشه لبش نشسته بود

قوانین سایت همسریابی دوهمدم خودشه

گفت: -آره قوانین سایت همسریابی دوهمدم خودشه. فردا شب توی خونشون یه مهمونی دارن. به مناسبت سالگرد تولد پری جون و از من خواست که از شما دو تا که هم جوون هستید و هم خوش سلیقه بخوام که برید اونجا و کمکی بهشون بکنید. ..

سایت همسریابی بهترین همسر کرده بود.

یک لحظه حس کردم همه خون بدنم به صورتم دوید. حس اینکه پری از قصد همچین پیشنهادی رو داده که تحقیر شدن ما رو از نزدیک ببینه سایت همسریابی بهترین همسر کرده بود. با عثبانیت ناخونم رو کف دستم فشار میدادم که صدای فخری خانم بلند شد. -حاال آدرس جدید سایت دوهمدل هم شما و هم پاییز اگه این رو لطف رو در حق من و فیروزه جون بکنید تا آخر عمرمون مدیونتون می مونیم. سر بلند کردم تا با نگاهم از آدرس جدید سایت دو همدم بخوام که مخاافت کنه. اما قوانین سایت همسریابی دوهمدم سرش رو پایین انداخته بود و فکر می کرد. می کردم که جواب مثبت نده. سرم رو پایین انداختم تا از سایت همسریابی بهترین همسر رس نگاه فخری خانم دور بمونم. میدونستم که من توان نه گفتن رو ندشتم.

هر چقدر هم که نمک نشناس باشم دیگه اونقدر حالیم بود که محبت های زیادی به ما کردند. انگار آدرس جدید سایت دوهمدل هم توی همین موقعیت گیر کرده بود که گفت: -راستش فخری خانم با اینکه شنبه امتحان سختی در پیش دارم اما به خاطر لطفهای زیادی که در حق ما کردید و البته که این اولین بار که از ما خواهشی میکنید از نظر من اشکالی نداره. و لبخندی چاشنی صحبت زیباش کرد. سایت همسریابی بهترین همسر من قربون فهم و شعور باالت برم آدرس جدید سایت دو همدم. میدونم که به خاطر من این حرفها رو زدی وگرنه برای جواب دادنت حتی نیازی به این صحنه سازی ها ندشاتی وبه راحتی قبول می کردی. فخری خانم تشکری غرایی کرد و بعد نگاهش رو به صورت من دوخت. به زور لبخند زدم و گفتم: -از نظر آدرس جدید سایت دوهمدل هم اشکالی نداره. فردا چه ساعتی مراسم دارند؟ فخری خانوم خوشحال از روی مبل بلند شد

مطالب مشابه